آمده ام تجربیاتم را برای آبادانی شهرم به کار ببرم

آمده ام تجربیاتم را برای آبادانی شهرم به کار ببرم

این وبلاگ صرفآ نظرات نویسنده در مورد مسائل شهر تفرش می باشد.

۳ مطلب در مهر ۱۳۹۴ ثبت شده است

:دکتر عبدالحسین حیدری تفرشی 


تنها افرادی می‌توانند حضور مجدد در مجلس شورای اسلامی آینده را داشته باشند که شعارها و عمل آنان به یکدیگر نزدیک باشد در غیر این صورت نباید امیدوار به نشستن مجدد بر کرسی بهارستان باشند.
دکترحیدری تفرشی با بیان اینکه انتخابات فرصت مناسبی برای مردم است تا مسیر را به سمتی هدایت کنند که برکت عمومی در آن باشد، افزود: انتخابات موجب می‌شود در هر زمان رئیس جمهور یا نمایندگان مجلس تغییر کنند و مردم نیز با بازنگری در انتخاب‌های خود، افراد کارآمدتر و عملیاتی‌تر را انتخاب کرده و موجب پدید آمدن آینده‌ای بهتر شوند.
وی با اشاره به اینکه مردم هیچ‌گاه از عملکرد نمایندگان خود غافل نمی‌شوند، اضافه کرد: انتخابات فرصت خوبی است که مردم عملکرد نمایندگان خود را در نظر گیرند تا در صورت عدم عملکرد مناسب در طول نمایندگی آنان را تغییر دهند.
حیدری تفرشی با بیان اینکه تجدید انتخابات هر چهار سال یک بار برای انتخاب فرد کاراتر است، بیان کرد: انتخابات مجلس نشان داده است که هرگاه مسائل گروهی، سیاسی و جناحی بر اساس کارآمدی افراد و اعتقاد آنها به مجموعه نظام و در راه پیشبرد اهداف نظام باشد، ما شاهد حرکت و تلاش بهتر نمایندگان بوده‌ایم که این موضوع برای استان، شهر و کشور مثمر ثمر بوده است.
وی ابراز داشت: هر زمان که بیشتر به سمت فقط دیدگاه‌های سیاسی، حزبی و گروهی رفتیم نتوانستیم کاری انجام دهیم که در این راستا به مردم توصیه می‌شود اساس کار را بر کارآیی افراد نه شعارها بلکه بر عملکرد واقعی آنان قرار دهند.
مشاور معاون وزیر آ و پ گفت: مردم دیگر می‌دانند چه شعارهایی عملی است و چه شعارهایی فقط برای رای جمع کردن است و دیگر بی‌تجربه نیستند که فریب شعارها را بخورند و اکنون مردم می‌دانند کدام نماینده آمده شعار داده اما هیچ کار عملیاتی انجام نداده است. 
ایشان خاطرنشان کرد: عدم حضور نماینده در حوزه انتخابیه خود اگر به خاطر فعال بودن در مسائل کلان کشور و کلی‌نگری و تاثیرگذاری باشد قابل قبول است اما مشکل ما این بوده که نمایندگان ما در کلی‌نگری نیز تاثیر بسزایی نداشته‌اند. 
وی تصریح کرد: هنگامی که فردی در مجلس، تلاشگر و موثر در تصمیم‌گیری‌های کشور نیست باید به سئوال مردم در مورد کارهای کلان و حوزه انتخابی خود توضیح دهد اما این فرد دوباره شروع به شعار دادن مجدد می‌کند.
دکتر عبدالحسین حیدری تفرشی: زمانی که به یک فرد فرصت چهار ساله داده شد او محک خورده است، اگر خوب کار کرده باشد باید خدمات و کارهای مثبت خود را به مردم بگوید، نه اینکه دوباره شروع به دادن شعارهای عملی نشده کند و اگر مردم ببینند شعار و عمل وی به یکدیگر نزدیک هستند دوباره برای مجلس انتخاب می‌شود و چنانچه غیر از این باشد نباید برای حضور دوباره در مجلس امیدوار باشد.
وی اضافه کرد: مردم به کسی دوبار مسئولیت جایگاهی را نمی‌دهند که در مرحله نخست نمره قبولی نیاورده باشد.
کاندیداهایی که از امتیاز گروهی، قبیله‌ای و همشهری بودن برخوردار هستند شانس بیشتری را برای حضور در مجلس آینده دارند، بیان کرد: اگر ائتلاف بر اساس مجرب و کارآمد بودن افراد برای خدمت به مردم و کشور با یک شعار یکسان و برنامه منظم باشد خوب است، اما اگر ائتلاف‌ها فقط سیاسی باشد به دلیل نظرهای متفاوت مطلوب نیست.
حیدری تفرشی ابراز داشت: اگر ائتلاف بنا به فرمایش مقام معظم رهبری در راستای خدمت جدا از مسائل جناحی و حزبی و اعتقاد به نظام باشد کارآمدتر است. 
وی اظهار داشت: مردم نشان دادند هر زمان حضورشان باعث ارتقا جایگاه کشور و عقب نشینی دشمن باشد حاضر هستند و اکنون یکی از آن موقعیت‌ها است که امیدواریم انتخابات پر رونق‌تر از انتخاب ریاست جمهوری داشته باشیم.

۰ نظر ۲۸ مهر ۹۴ ، ۱۹:۱۰

(

(آموزش و پرورش به عمل یا فرایندی اطلاق می شود که از طریق آن، دانش ، مهارت، شایستگی و کیفیتهای مطلوب رفتار یا منش به فرد آموخته می شود.)) اینکه آموزش و پرورش برای فرد و جامعه امری ضروری و مفید است بر کسی پوشیده نیست. دین مبین اسلام بیش از ادیان دیگر به اهمیت آموزش توجه داشته و گویی رسالت اساسی دین اسلام، آموزش و تزکیه نفس انسان بوده است. حضرت محمد(ص) می فرماید: بیاموزید علم را حتی اگر در چین باشد و حضرت علی (ع) می فرماید: هر کس کلمه ای به من بیاموزد من بنده آنم. این احادیث و احادیث فراوان دیگر جایگاه علم و متعلم را نزد پیشوایان دینی ما آشکار می کند. ادبیات کهن ما، اعم از ملی و مذهبی، حکایات و روایات نغز و دلنشین در وصف و شأن و منزلت علم و معرفت را بیان می کند. در قرن اخیر نیز حضرت امام خمینی (ره) شغل معلمی را شغل انبیا دانست.

نقش آموزش و پرورش در حفظ هویت اجتماعی

در قرون اخیرکشورهای غربی خیلی زودتر از ما به اهمیت و آثار اجتماعی و اقتصادی آموزش و پرورش پی بردند،وارد جامعه شناس آمریکایی معتقد است: ( تعلیم و تربیت در پیشرفت اجتماع اثر فراوان دارد زیرا اگر انسان صحیح پرورش یابد، قادر به حل مشکلات موجود خواهد بود و مشکلاتی را که در راه پیشرفت و ترقی اقتصادی و اجتماعی است، از بین خواهد برد). آموزش و پرورش علاوه بر آنکه فرصتی فراهم می آورد تا افراد تواناییها و استعدادهای خویش را پرورش دهند دارای آثار و فوائد اجتماعی و اقتصادی می باشد، (( هر اندازه مردم یک جامعه از آموزش بیشتری برخوردار باشند هزینه های اجتماعی آن جامعه از قبیل هزینه های دستگاه قضایی، انتظامات، پلیس راهنمایی کاهش خواهد یافت، با ارتقاء سطح تحصیلات مردم یک جامعه، سطح بهداشت و تغذیه بالاتر و هزینه های درمان و سوبسید دارو به طور نسبی کمتر خواهد بود، جامعه ای از آموزش کافی برخوردار باشد، حضور و مشارکت آنها در صحنه های اجتماع بیشتر خواهد بود و بدین ترتیب با مشارکت افراد تحصیل کرده در انتخابات سیاسی و نظرخواهی های عمومی، مردم در حل مسائل اجتماعی و تعیین سرنوشت جامعه مشارکت فعال و مستقیم خواهند داشت، در جوامع در حال توسعه با بالا رفتن سطح سواد آحاد مردم امکان گذر از جامعه سنتی به جامعه صنعتی تسهیل و تسریع خواهد شد)). تحقیقات نشان می دهد در جامعه ای که از تحصیلات بالاتری برخوردار باشد میزان اعتیاد و جرم و جنایت کمتر است، و تحصیلات افراد در کنترل جمعیت نقش بسزایی دارد، بنابراین آموزش و پرورش در بعد اجتماعی جایگاه بالایی دارد.

فرایند توسعه اقتصادی کشور بواسطه آموزش و پرورش آغاز میگردد.

آموزش و پرورش علاوه بر آثار اجتماعی دارای آثاری اقتصادی است، ادوارد نیسون در مطالعات خود نشان داده است که حدود 21 درصد از رشد اقتصادی، در ایالات متحده امریکا بین سالهای

 1957-1927 ناشی از پیشرفتهایی بوده که از طریق بهبود کیفیت نیروی کار و ارتقاء سطح تکنولوژی حاصل شده که هردوی اینها عوامل متأثر از آموزش و پرورش است. آدام اسمیت  که از معروفترین اقتصاد د انان کلاسیک است معتقد است  آموزش افراد در واقع نوعی سرمایه گذاری در آنها است،که افراد با آموزش تواناتر خواهند شد، و رشد و قابلیتهای آنها سبب می گردد که نه تنها خود به درآمد بیشتری نائل گردنند بلکه جامعه نیز از سرمایه گذاری آنها متمتع گردد. از نظر الفرد مارشال، آموزش و پرورش نوعی سرمایه گذاری ملی تلقی می گردد.از همین رو کشورهای غربی بین جنگ جهانی دوم و بعد از آن به سرعت هزینه های آموزش و پرورش را افزایش داده و برای بهبود اوضاع دوران پس از جنگ به باز نگری نظام آموزشی موجود پرداختند. ایالت متحده آمریکا، آلمان، ژاپن پیشرفت اقتصاد خود را مدیون سرمایه گذاری آموزشی می دانند که در گذشته در این جوامع صورت پذیرفت، در همه کشورهای جهان امروز، از جمله کشورهای جهان سوم آموزش و پرورش به صورت یک حوزه عمده سرمایه گذاری درآمده است. برخورداری یک جامعه از نیروی انسانی ورزیده و ماهر از مؤثرترین عوامل توسعه اقتصادی است، هیچ جامعه بیسوادی تاکنون به پیشرفتهای مهم اقتصادی نائل نشده است و هیچ جامعه با سوادی نیز از لحاظ اقتصادی عقب مانده نیست، کشورهایی که از درآمد سرانه بالایی برخوردارند(مانند کویت و عربستان) ولی فاقد نیروی انسانی متخصص و تحصیل کرده هستند به پیشرفت واقعی اقتصادی نائل نشده اند، در حالی که کشورهایی از قبیل ژاپن، دانمارک با وجود منابع طبیعی فقیر نسبت به همسایگان خود با استفاده از نیروی متخصص وماهر و بکارگیری صحیح آنها توانسته اند در مدت زمان کوتاه به پیشرفتهای اقتصادی شگرفی دست یابند و از سطح زندگی بالاتری برخوردار گردند، آقای کینز می گوید: اگر جامعه ای صاحب درآمد ارضی فراوان باشد ولی نتواند نیروی انسانی لازم و متخصص را در داخل کشور پرورش دهد یقینا رشد و توسعه اقتصادی در آن کشور فراهم نمی گردد.

آموزش و پرورش رکن اساسی توسعه است، آموزش افراد نوعی سرمایه گذاری ملی است و هر کشوری که در این راه تلاش بیشتری نماید بدون شک از رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی بیشتری در آینده برخوردار خواهد شد، سرمایه انسانی که در نتیجه آموزش حاصل می شود از مهمترین عوامل رشدو توسعه اقتصادی است.هاربیسون در این زمینه اظهار می دارد: منابع انسانی پایه های اصلی ثروت ملتها را تشکیل می دهد، سرمایه و منابع طبیعی عوامل تبعی تولیدند در حالی که انسانها عوامل فعالی هستند که سرمایه ها را متراکم می سازند و توسعه ملی را به جلو می برد به وضوح کشوری که نتواند مهارتها و دانش مردمی را توسعه دهد و از آن در اقتصاد ملی به نحو مؤثری بهره برداری نماید، قادر نخواهد بود هیچ چیز دیگری را توسعه دهد.

 

 

۰ نظر ۲۰ مهر ۹۴ ، ۱۸:۴۳

 

 

این روزها که مهرسال 1394 را می آغازیم، تا اسفند 1394 که انتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی و نیز مجلس خبرگان رهبری برگزار خواهد شد، قریب به پنج ماه فرصت باقی است و طبعاً در این فرجه پنج ماهه شاهد رقابت تنگاتنگ نامزدهای انتخاباتی مخصوصاً برای تکیه زدن بر کرسی های مجلس دهم خواهیم بود و از این رو نه تنها این روزها، بلکه از یکی دو سال قبل، این رقابت ها استارت خورده و مجالس و محافل عمومی و نیمه عمومی و خصوصی، آکنده از حضور معنادار نامزدهای احتمالی این  دوره بوده و قطعاً با آغازمهرماه سال 1394 این رقابتها حال و هوای فینال گرفته و جو سیاسی و اجتماعی کشور، رنگ و بوی انتخاباتی خواهد گرفت. ضمن استقبال از ورود توانمندها به عرصه رقابت های انتخاباتی که بخاطر تجربه های مدیریتی و یا برخورداری از مهارت ها و علوم تخصصی، حقیقتاً آگاه به امور جامعه، آشنا به مشکلات و دردهای مردم، گرمابخش تنور انتخابات، پیشتاز عمل به تکالیف شرعی و از افراد همیشه حاضر در صحنه و در اصل از مصادیق ظرفیت های مردم سالاری دینی اند، اما بر اساس همان نگرانی امام راحل در اولین دوره انتخابات ریاست جمهوری و نیز بر اساس منویات مقام معظم رهبری در طول سالیان گذشته، نگرانی عمده ای که ذهن دلسوزان جامعه را می آزارد، حضور ناتوان ها، کم تجربه ها، امتحان نداده ها، تازه به دوران رسیده ها در قالب مدرک دارهای کم سواد، عنوان دارهای کم تحرک، بازنشسته های کم انگیزه، کم سابقه های کم تجربه، چهره های وام دار، مشروطی ها و غیره است که انصافاً اگر هم به دلایل خاص قبیله ای، محله ای، منطقه ای، جناحی، ناسیونالیستی، رفاقتی و یا وعده های کاذب و توخالی و دهها دلیل پوشالی و پوپولیستی مشمول رویکرد آرای عمومی هم بشوند، اما عملاً فایده ای برای ارتقای مدیریت عالی کشور و نیز بهبود اوضاع جامعه و ترجیحاً مردم حوزه انتخابیه خویش نداشته و حتی گاهی موجب کاهش انگیزه مردم برای استقبال از سایر فراخوان های نظام مقدس جمهوری اسلامی میشوند.

استفاده از ادبیات مقدس و متشرعی مانند احساس تکلیف شرعی، کمک به مردم، دلسوزی برای جامعه، جلوگیری از سوء مدیریت ها، دفاع از حق محرومان و محرومیت زدایی، دفاع از حق شهروندان، در اختیارگذاشتن توان علمی و تجربیات اجرایی و مدیریتی، توسعه اقتصادی کشور، میدان دادن به بخش خصوصی و چابک سازی دولت و سایر عناوین کارشناسی، ادبیات متعارف همه نامزدهاست، فارغ از آنکه آیا واقعاً احساس تکلیف شرعی آنها را وارد میدان کرده یا هوا و هوس و تنوع طلبی زیاده خواهانه؟! و از این رو واقعاً نمی توان در گفتارها، سره را از ناسره تشخیص داد و طبعاً باید کمی عمیق تر وارد این موضوع شد و فراتر از ادعاها، به سابقه رفتارها توجه کرد تا فهمید که آنها شیفتگان خدمت اند یا تشنگان قدرت؟!

چرا که در ظواهر امور فقط می توان فهمید که همه اسب ها برای شرکت در این کورس انتخاباتی زین شده و نامزدها شتابان تر از همیشه، به مقصدی می اندیشند که به هر قیمتی به آن باید دست یابند، غافل از اینکه آیا مرکب آنها قادر به طی کردن این مسیر سخت و صعب العبور خواهد بود و یا اینکه آیا نفسشان در آن ارتفاعات به اندازه کافی چاق است و دیگر سؤالات که متأسفانه تمایلی به پاسخ دادن ندارند؟

رهنمودهای مکرّر رهبری معظم انقلاب پیرامون انتخابات به مردم در طی سالهای گذشته، همواره انتخاب اصلح بوده و هست، اما این رهنمودها به شکل دیگری هم قابل تفسیرند و آن اینکه اگر مردم موظف به انتخاب اصلح در میان صالحان اند، نامزدها نیز موظف به مقایسه خود با سایر نامزدها بوده و در این میان، نامزدهای صالح نیز باید به نفع نامزدهای اصلح کنار بروند تا با کاهش آشفته بازار تبلیغات انتخاباتی، امکان انتخاب اصلح برای مردم آسان تر گردد!

اما تا تعیین و یا احراز صلاحیت توسط شورای محترم نگهبان، قطعاً عده ای از نامزدهای فاقد صلاحیت نیز در این بازه زمانی وارد میدان شده و زمان انتخاب نهایی را برای برخی از دوستان، اقوام، همپالکی ها و خلاصه افراد متأثر از موقعیت خود به تأخیر می اندازند و این با توجه به صف بندی های مرسوم و متداول انتخاباتی و یارگیری های ستادی و غیره، موجب پیشی گرفتن موقعیت و جو تبلیغاتی نامزدهای صالح از نامزدهای اصلح می شود و تردید نباید کرد که در چنین اتفاق تلخی، نامزدهای ناصالح اما رأی شکن، در ردیف مقصران قرار می گیرند!

نکته جالب توجه این است که اولاً اسپانسرها و یا همان حامیان مالی قَدَر، پشت همین نامزدهای ناصالح، نیمه صالح و یا حداکثر صالح قرار گرفته و غالباً نامزدهای اصلح، غریبانه وارد گود رقابت هایی می شوند که رقبای آنها به واسطه همان برخورداری ها، علیرغم کم پولی آنها، متأسفانه پول پارو می کنند و طی آن حتی با اجاره و بلوکه کردن چاپخانه ها و سایر اماکن تأثیرگذار، امکان تحرک تبلیغاتی و میدانی را از آنها سلب می کنند و ثانیاً اکثر اینگونه نامزدها، خودشان را با فاصله مشهود، پیروز قطعی انتخابات می دانند، در حالیکه نه یک نظرسنجی انجام داده اند و نه ارزیابی درست و حسابی به عمل آورده اند!

در خاطرم هست که در یکی از ادوار مجلس، رئیس وقت مجلس می گفت مثلاً از 240 نماینده برگزیده، فقط 160 نفر دارای لیاقت و صلاحیت قرار گرفتن در کمیسیون های تخصصی مجلس اند و بقیه را نمی دانیم که به کدام کمیسیون معرفی کنیم و مشکل بعدی ما اصرار این افراد ناصالح برای عضویت در کمیسیون های کلیدی تر است که نه با سوادشان و نه با تجربه کاری آنها، ارتباطی نداشته و آنها فقط به مزایای آن کمیسیون ها مثل سفرهای خارجی و یا امر و نهی بر وزارتخانه های خاص می اندیشند!

به هر حال این روزها که در اکثر محافل، شاهد این حضور توجیه نشده از سوی نامزدهای احتمالی مجلس دهم می باشیم، بر خویش تکلیف دانستم که مقدمتاً به این نکات اشاره کنم تا شاید به توقف و کندی ورود ناصالحان و یا افراد نیمه صالح بیانجامد و از طرفی با تنویر افکار عمومی، راه را برای میدان داری نامزدهای اصلح هموارتر سازیم.

در پایان از همه احزاب، دسته جات، محافل و همه تأثیرگذاران جامعه انتظار می رود تا با پرهیز از تعصبات غیرتخصصی، زمینه های لازم را برای میدان دادن به کسانی فراهم آورند که اولاً وامدار کسی یا حزبی نباشند و رفتار ولایی آنها بر همه محرز باشد و ثانیاً درد مردم داشته و از جنس مردم باشند و ثالثاً توان و تخصص کافی برای پردازش به اولویت های امروز جامعه یعنی فرهنگ و اقتصاد را داشته و بتوانند در شرایط فشارنده تهاجمات فرهنگی  ، باری را از دوش این مردم بردارند نه آنکه به وبالی برای مردم مبدل شوند و خلاصه اینکه از مصادیق نامزدهای اصلح باشند و طبعاً مردم هم باید جدای از تبلیغات های رنگی، با بصیرت ولایی، تنها و تنها به گزینش و انتخاب اصلح بپردازند

۰ نظر ۱۴ مهر ۹۴ ، ۱۹:۰۶